اشک و اشک و اشک … شاید به جرعت بتونیم بگیم تنها غمِ شیرینِ شاداب کنندهی حال خوب کنِ زندگی، غم حسینه .. غم اهل بیته .. دلت گرفت؟ از زندگیت خسته شدی؟ کم آوردی؟ .. برو بشین یه گوشهی خلوت، یه روضه بزار برو تو عاشورا برو تو خرابههای شام، توسل کن به امام و اهل بیت و های های گریه کن زار بزن، اشک بریز، دلت که سبک شد پاشو ببین چه نشاط و حال خوبی درونته :)))) یادت نره تا دلتو گره نزنی به امام، تا دل از دنیا نکنی همسو شدن و گریه کردن برای امامت سخت تر میشه :’)
حسینجانم ..
چه رازی در زندگی و شهادتتان نهفتهست که بعد از سالیانسال،
هنوز هم غمتان جگرمان را آتش میزند
و هنوز هم دلدادگانی دارید که دل میدهند به دل سوخته و صبوری زینبتان
مرد و زن قلبشان تکه تکه میشود از شنیدن روضهی دخترتان
و امان از داستان برادرتان ، ابوالفضلالعباس ..
آقاجانم ،
خداراشاکرم که عشقتان را در قلبمان نهاده
و اشک بر شما را رزقمان کرده .
کربلایتان را در سینه، آرزو داریم و محتاج شفاعتتان در آخرت هستیم .
اللهم الرزقنا زیارة الحسین فیالدنیا و شفاعته فیالآخره
#محرم_۱۴۰۱ #به_قلم_خودم